بیماری های روحی و روانی

چگونه با بیماری های روحی مقبله کنیم

بیماری های روحی و روانی

چگونه با بیماری های روحی مقبله کنیم

چگونه روح و روان خوبی داشته باشیم و در صورت بیمار شدن به راحتی آنرا درمان کنیم

۷ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که بخواهید کاری را انجام دهید اما آنقدر در مورد آن موضوع فکر کرده اید که زمان را از دست داده اید و آن موضوع بازخوردی را که می توانست داشته باشد را از دست می دهد و از اهمیت آن کاسته می شود .

  چگونه بر اعصاب خود مسلط باشیم

-جمله هایی به این سبک را شاید بسیار شنیده باشید اما حقیقتا آیا می دانید چگونه می توانید افکار خود را رشد دهید ؟ چگونه می توان به یک فکر ناب و عالی رسید ؟

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

همگی ما در زندگی به نوعی با ترس دست و پنجه نرم می کنیم. ترس از ارتفاع، ترس از حیوانات، حشرات، ترس از تاریکی، ترس از تنهایی و در نهایت ترس از شکست. ترس، دشمن شماره یک موفقیت است.


3

اگرچه ترس ما را از خطر آگاه می کند اما گاهاً بیش از یک زنگ خطر عمل می کند و ما را از عکس العمل به موقع و همچنین انجام کار هایی که می تواند منجر به موفقیت، هیجان و لذت در زندگی شود باز می دارد.

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

افسردگی می تواند ناتوان کننده باشد و بسیار فراتر از یک حس نارضایتی عمل کند. معمولا, همیشه دلیلی برای ناراحتی مانند ترد شدن و یا بدست نیاوردن کار مورد علاقه وجود دارد.


احساس افسردگی

افسردگی یک احساس فراگیر است. تقریبا مانند این است که در یک تونل سیاه و بدون هیچ نوری باشید. امید نمایان نیست و پیدا کردن چیزهایی که لذت بخش باشد کار سختی است. حتی بردن در لاتاری هم نمی تواند شوکی باشد که طرف را از افسردگی بتواند خارج کند و هرگز ایده ای خوبی نیست که به کسی که افسردگی دارد بگوییم خودت را جمع کن و وارد اجتماع بشو. متاسفانه، غلبه بر افسردگی ساده نیست, اما راههای سریعی برای کاهش علائم افسردگی وجود دارد.

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

اختلالات اضطرابی امراض پزشکی جدی است که شامل احساسات شدید ترس، اضطراب، نگرانی و هراس اغلب با شرایط خاص، رویدادها و یا اشیاء در ارتباط است. علائم فیزیکی  احساسات همراه با تپش قلب، لرزش، خشکی دهان، سرگیجه، تهوع و اسهال است.


29
انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی وجود دارد، اما همه احساس ترس بیش از حد و ترس به اشتراک بگذارید. انواع دستورات اضطراب شامل اختلال هراس، اختلال وسواسی جبری، اختلال استرس پس از ضربه، هراس اجتماعی و یا اختلال اضطرابی اجتماعی، ترس های خاص (مانند ترس از فضاهای محصور و باز) و اختلال اضطراب منتشر

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

اول پیش روان‌شناس بروم یا روان‌پزشک؟ برای حل چالش‌های زندگی یا اختلالات روانی پیش روان‌شناس بروم یا روان‌پزشک؟



این پرسش‌ها بارها و بارها از من پرسیده شده است اگر جست‌و‌جویی در اینترنت کنید خواهید دید مردم سراسر جهان به درستی نمی‌دانند که به روان‌شناس نیاز دارند یا روان‌پزشک؟ سایت‌های اینترنتی هم با رویکردی که نویسنده دارد پاسخی به این پرسش‌ها می‌دهند که گاه سوگیری دارد

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

 ایرانی‌ها خیال خودشان را راحت کردند. ایرانی‌ها به روانپزشک و روانشناس مراجعه نمی‌کنند چون «هزینه این خدمات از موجودی جیب شان بیشتر است و بیمه از پوشش این خدمات خودداری می‌کند


و مردم دیوانه نیستند که نیاز به مراجعه به روانپزشک داشته باشند.» صرف‌نظر از مطالعات پراکنده‌ای که در فاصله سال‌های ١٣٤١ تا ١٣٥٠ درباره شیوع اختلالات روان در ایران انجام شد و میزان شیوع اختلالات را طی ٩ سال مطالعه، ١١/٩ الی ١٨/٦ درصد برآورد کرد، طی سال‌های ١٣٧٨ تا ١٣٩٠ سه پیمایش سلامت روان در کشور انجام شد که نتایج آخرین مطالعه، تا امروز و پس از گذشت ٦ سال هم، مورد استناد وزیر بهداشت و رییس سازمان بهزیستی برای برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌های کلان و بودجه‌بندی و اعتباردهی است. مجریان این پیمایش، همان زمان خلاصه‌ای از نتایج را در اختیار خبرنگاران گذاشتند که بنا بر همان خلاصه، نخستین عدد نگران‌کننده این بود که ٢٣/٦ درصد از جمعیت ١٨ تا ٦٤ ساله کشور دچار یکی از انواع اختلالات روان، از خفیف تا شدید هستند. همین عدد کافی بود که اقدامات برای تدوین و نهایی شدن سند سلامت روان تسریع شده و نموداری از وضعیت موجود و آنچه باید به عنوان سیاست‌های اجرایی مدنظر باشد، ترسیم شود.

نتایج منتشر شده در این سند، حتی از آمار اولیه اعلام شده درباره شیوع اختلالات روانی هم نگران‌کننده‌تر بود. بنا بر آنچه در این سند منتشر شد، تعداد تخت‌های روانپزشکی در کل کشور ١٢ هزار بود که توزیع عادلانه‌ای هم در تمامی استان‌ها نداشت. تعداد تخت‌های اورژانس روانپزشکی در کل کشور ٢٤٨ بود که در ١٧ استان کشور این موجودی صفر بود. تعداد تخت روانپزشکی اطفال در کل کشور ٢٢٩ تخت بود که این عدد در ٢٣ استان کشور صفر بود، در کل کشور فقط ٣٤ بیمارستان تخصصی روانپزشکی فعال بود که ٩ استان از وجود چنین مرکزی محروم بودند. ٧٦ بیمارستان عمومی دارای بخش روانپزشکی، ١١٥ درمانگاه، ٤٥ کلینیک و ٥٠٠ مطب خصوصی هم مجموع بضاعت کشوری ارایه خدمات روانپزشکی در کنار بیمارستان‌های فعال بودند، تعداد روانپزشکان در کل کشور یک هزار نفر برآورد شد و سه هزارو ٨٠٠ پزشک عمومی دوره دیده، بار ٨٠ درصد مراجعات روانپزشکی روانشناختی روستانشینان را برعهده داشتند. کنار هم قرار دادن موجودی مورد نیاز برای مداخلات موثر در اختلالات روانی کافی بود که ناامیدی متولیان وقت سلامت شدت بگیرد اما از آنجا که نتایج این سند در سال دوم دولت دهم اعلام شد، مسوولان دولت وقت ترجیح دادند اقدامات مدنظر و لازم را به دولت‌های پیش رو واگذار کنند.

جزییات پیمایش کشوری سلامت روان چه بود و چه شد؟

نتایج پیمایش کشوری سلامت روان که سال ٩٠ منتشر شد نسبت به ٢ مطالعه پیشین تفاوت‌هایی داشت که مجریان طرح را به ابراز نگرانی درباره افزایش شیوع اختلالات روانی در کشور واداشت.

در مطالعه کشوری که سال ١٣٧٨ بر ٣٥ هزار و ١٤ نفر از جمعیت شهری و روستایی بالاتر از ١٥ سال کشور و با عنوان «طرح ملی سلامت و بیماری» انجام شد، شیوع اختلالات روان در کشور، ٢١ درصد برآورد شد که ٢٥/٩درصد زنان و ١٤/٩ درصد مردان دچار انواعی از اختلالات بودند و میزان شیوع اختلالات در جمعیت روستایی ٢١/٣ درصد و در جمعیت شهری ٢٠/٩درصد برآورد شد در حالی که مجریان طرح، شیوع اختلالات را در شهر تهران، ٢١/٥درصد اعلام کردند. شیوع اختلالات شدید در جمعیت بالاتر از ١٥ سال کشور، ٠/٦درصد بود در حالی که ٢٠/٥ درصد افراد متاهل و ٤٢/٤درصد افراد مطلقه دچار اختلالات سایکوتیک (شدید) بودند. پس از انجام پیمایش کشوری در سال ١٣٨٠ و در ٢٥ هزار و ٣٦ نفر از جمعیت بالاتر از ١٨ سال کشور، اعلام شد که اختلالات روان، رتبه دوم بار بیماری‌ها را در کشور به خود اختصاص داده و بر اساس نتایج این پیمایش، ١٧/١٠ درصد از جمعیت بالاتر از ١٨ سال کشور دچار یکی از انواع اختلالات بودند که میزان شیوع در زنان، ٢٣/٤ درصد و در مردان، ١٠/٨٦درصد اعلام شد. در این مطالعه و نسبت به مطالعه پیشین که دو سال پیش‌تر انجام شده بود، شیوع اختلالات سایکوتیک به ٠/٨٩درصد افزایش یافته بود و ١٢/٥٩ درصد از جمعیت شهرنشین و ٩/٣٦ درصد از جمعیت روستایی دچار یکی از انواع اختلالات بودند. در این مطالعه، شیوع اختلالات در افراد مجرد ٨/٧٤درصد برآورد شد ضمن آنکه ١٣/٨٠ درصد از افراد بی‌سواد، ١٢/٠٥ درصد از مردان بیکار شده و ١٥/٤٨ درصد از زنان خانه‌دار هم در فهرست مبتلایان اختلالات روان قرار داشتند. نتایج پیمایش سال ٩٠ هم که در ٧ هزار و ٨٨٦ نفر از جمعیت ١٨ تا ٦٤ ساله کشور انجام شد، نشان داد که: «٢٣/٦ درصد از جمعیت کشور در گروه سنی مورد مطالعه، دچار یکی از انواع اختلالات روانی بودند که بنا بر تفکیک جنسیتی، میزان شیوع در زنان، ٢٦/٥ درصد و در مردان ٢٠/٨ درصد بود. ١٣/٦ درصد از تعداد کل مبتلایان دچار افسردگی بودند که بنا بر تفکیک جنسیتی، شیوع افسردگی در زنان ١٦/٥ درصد و در مردان ١٠/٧ درصد گزارش شد. ٦/٢ درصد از مبتلایان اختلالات روان، یک سال پیش از انجام پیمایش افکار خودکشی داشتند، ٤/٠٤ درصد برنامه مشخصی برای خودکشی داشتند و ١/٣ درصد هم اقدام به خودکشی داشتند. نتایج این مطالعه نشان داد که از مجموع مبتلایان اختلالات روانی، فقط ٤٤ درصد، برای دریافت خدمات درمانی مراجعه کرده بودند و فقط ٤٥ درصد از بیماران برخوردار از پوشش بیمه‌ای، موفق شده بودند از بیمه خود به طور کامل برای دریافت خدمات سرپایی روانپزشکی استفاده کنند و این رقم در دریافت خدمات بستری روانپزشکی به ٤٠ درصد کاهش یافته بود. در حالی که ٤٩/٦ درصد از مبتلایان یکی از دلایل مراجعه نکردن برای درمان را مشکلات مالی در پرداخت هزینه درمان اعلام کرده بودند، ٢٦/٦درصد بیماران به علت فقدان پوشش بیمه‌ای برای درمان مراجعه نمی‌کردند و ٤١ درصد بیماران هم از ادامه درمان منصرف می‌شدند.

از جمع مبتلایانی هم که نیاز جدی به بستری داشتند، ٥٦ درصد به علت مشکل در پرداخت هزینه بستری و ٣٢/٥درصد به علت محرومیت از پوشش بیمه‌ای برای بستری اقدام نکرده بودند.

در حالی که نتایج این پیمایش نشان می‌داد که دو سوم و معادل ٤٨/٨درصد خدمات روانپزشکی توسط بخش خصوصی ارایه می‌شود و بخش دولتی فقط بار ٠/٦ درصد خدمات را بر دوش دارد، بیشترین تعداد تخت‌های بستری در مراکز درمانی دولتی مستقر بود و همچنین، برآورد نهایی نشان می‌داد که فقط ١٥/٦درصد مبتلایان اختلالات روان، در طول یک سال حداقل خدمات را دریافت کرده اما حدود ٨٥ درصد، از دریافت خدمات مناسب محروم هستند. سال ١٣٨٩ و زمان انجام این پیمایش، ٢٧/٦ درصد درآمد سرانه خانوار دارای بیمار اعصاب و روان برای مشکلات جسمانی روانی فرد بیمار هزینه می‌شد و اختلالات روان، ١٤ درصد بار بیماری‌های کشور را به خود اختصاص داده بود آن هم در حالی که ٣٤ درصد از جمعیت دچار اختلالات روان دچار اختلالات شدید، ٢٩/٥ درصد دچار اختلالات متوسط و ٣٦/٢ درصد دچار اختلالات خفیف بودند.»

با گذشت ٦ سال از انجام پیمایش ملی سلامت روان و انتظار تغییراتی در سیاستگذاری‌ها برای افزایش رغبت شهروندان به مراجعات روانپزشکی و بهره‌مندی از مداخلات موثر، صدیقه خادم؛ کارشناس سلامت روان دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در گفت‌وگو با «اعتماد» در تشریح وضعیت موجود و پیش رو می‌گوید: «هنوز هم با انگ مراجعه به روانشناس و روانپزشک به دلیل نگرانی از قضاوت اطرافیان مواجهیم و حتی مبتلایان در صورت نیاز به بستری، به دلیل ترس از همین انگ، ترجیح می‌دهند به جای بستری در بیمارستان‌های روانپزشکی، در بخش روانپزشکی بیمارستان‌های عمومی بستری شوند.

البته در نتیجه تلاش رسانه‌ها برای انگ زدایی از بیماری‌های اعصاب و روان، شرایط امروز نسبت به سال ٩٠ بهتر شده و شاید در شهرهای بزرگ، انگ بیماری روانی کمتر شده باشد اما همچنان در شهرهای کوچک و روستاها با این انگ مواجهیم و قابل انکار نیست.

فقدان پوشش بیمه‌ای خدمات روانشناختی هم، همچنان به صورت یک مشکل حل‌نشده باقی مانده اما در طرح تحول سلامت مقرر شد که به ازای هر ٢٥٠٠ نفر جمعیت شهری، یک روانشناس در مرکز جامع خدمات سلامت مستقر شده و خدمات روانشناختی رایگان ارایه دهد که از سال گذشته، استقرار روانشناسان آغاز شده اما هنوز در برخی شهرها، جذب روانشناس ادامه دارد و تا سال آینده هم این برنامه به روستاها و مراکز بهداشت روستایی خواهد رفت که امیدواریم اجرای این برنامه، در شهر و روستا بتواند ناکافی بودن پوشش بیمه‌ای و گرانی خدمات روانشناختی را جبران کند. هرچند که تعیین تعرفه خدمات روانشناسی و روانپزشکی برعهده وزارت بهداشت نیست اما ایجاد پوشش بیمه‌ای مناسب، می‌تواند گرانی خدمات مداخله‌ای را کمرنگ کند.»

دولت یازدهم نگران شد

طی سال‌های ٩٢ تا ٩٦، و در افت و خیز آمد و شد دولت یازدهم و دوازدهم، وضعیت خدمات سلامت روان تغییر محسوس رو به پیشرفت نداشت و سهم سلامت روان از بودجه سلامت، مانند سال‌های دهه ٨٠ و اوایل دهه ٩٠، همان ٣ درصد باقی ماند و تنها اتفاق متفاوت، افزایش تعداد تخت‌های بستری بود. پوشش بیمه‌ای خدمات روانپزشکی همچنان، ناکافی و خارج از توان مبتلایان اختلالات روان است و فقط اعداد هزینه‌های پرداختی از جیب مردم ارتقا یافته است. سال ١٣٩٠ و همزمان با انتشار نتایج سومین پیمایش ملی سلامت روان، تعرفه روانپزشک در بخش دولتی ٦ هزار و ٥٠٠ تومان و در بخش خصوصی ١٨ هزار تومان بود. سال ١٣٩٦، تعرفه روانپزشک در بخش دولتی ٢٠ هزار تومان و در بخش خصوصی، ٥١ هزار و ٥٠٠ تومان تعیین شد. در ابتدای فعالیت دولت یازدهم، مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت اعلام کرد که «١٧/٩ درصد بیماران دارای اختلال روانی، برای تامین هزینه‌های بستری ناچار به قرض یا فروش وسایل زندگی خود هستند و حداکثر پوشش بیمه‌ای بستری بیماران دچار اختلال روان، ٥٦ روز در سال است.»

فقط چند ماه پیش از این اعلام و در هفته‌های پایانی سال ٩١، مدیر سابق این دفتر به استناد نتایج همین پیمایش اعلام کرد که «میانگین روزهای بستری در بخش روانپزشکی، ١١/٣ روز و در بخش‌های غیرروانپزشکی ٤/٢ روز بوده و در حالی که هزینه بستری پرداخت شده از جیب بیماران برای یک نوبت بستری در بخش روانی، ٢٠٣ هزار تومان برآورد شده و میانگین هزینه بستری بیماران روانی در طول یک سال، ٢١٩ هزار تومان بوده و در صورت نیاز به مداخلات جسمی، این هزینه به ٨٢١ هزار تومان در سال افزایش می‌یابد که این رقم، نشانه نگران‌کننده‌ای از نزدیک شدن بیماران روانپزشکی به خط فقر است.»

با وجود آمارهای موجود، آنچه ضروری بود و اتفاق موثری هم برای کمرنگ شدنش رخ نداد، کاهش و تعدیل هزینه‌های مراجعات روانپزشکی و افزایش پوشش بیمه‌ای خدمات روانشناختی و مداخلات موثر بود علاوه بر آنکه روند معمول دولت‌های پیشین هم دنبال شد به این معنا که حد اقدامات انجام شده طی ٦ سال گذشته برای فرهنگ‌سازی در جامعه و انگ‌زدایی از مراجعات روانپزشکی و روانشناختی تقریبا صفر است. اگر امروز، مراجعات روانشناختی شهروندانی که به مرحله اضطرار رسیده‌اند افزایش یافته، نه به دلیل اقدامات دولت برای فرهنگ‌سازی در این زمینه، بلکه به دلیل دلسوزی خود شهروندان برای هموطنان‌شان بوده که با مشاهده شرایط نابسامان قوم و خویش یا دوستان و همکاران‌شان، آنها را به مراجعه به روانپزشک یا روانشناس توصیه کرده‌اند همزمان که در دل‌شان، ترحم نابخشوده‌ای هم روا داشته‌اند نسبت به کسی که «در معرض دیوانگی و روانی شدن» قرار گرفته است.

تاثیر مثبت این اتفاق، به دلیل ناچیز بودن آن آنقدر کمرنگ است که حالا، مسوولان سازمان بهزیستی کشور هم، نگرانی خود را آشکار کرده‌اند.

دهه نخست شهریور ماه، حبیب‌الله مسعودی فرید؛ معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفت‌وگوی رسانه‌ای خود هشدار داد که «٥٠ درصد اختلالات روان، زیر سن ١٤ سالگی و ٧٥ درصد اختلالات روان زیر سن ٢٤ سالگی شروع می‌شود. هنگامی که سخن از اختلالات روان به میان می‌آید نباید فقط به آدمی فکر کنیم که می‌خواهد آدم بکشد بلکه منظور از فرد مبتلا به اختلالات روان، فردی است که مدیریت هیجانات خود را ندارد. پدر و مادری که نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند و هنگام انجام کار اشتباه از سوی کودک او را تنبیه بدنی می‌کند، برخی افراد که مبادرت به کودک‌آزاری می‌کنند، والدینی که نمی‌دانند روش فرزندپروری و روش برخورد و روش صحیح تربیت کودک چیست، همه اینها به نوعی مبتلا به اختلال روان هستند.»



مسعودی فرید در توضیح علت نگرانی خود و سایر همکارانش در سازمان متولی کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی از بابت نادیده گرفته شدن اهمیت سلامت روان در ایران می‌گوید: «مردم، فقط بخشی از مقصران نادیده گرفته شدن اهمیت سلامت روان هستند چون انگ اجتماعی بیماری روانی تقریبا در تمام کشورها وجود دارد اما ببینیم سیاستگذاری‌ها در این زمینه چگونه عمل کرده است. بنا بر نتایج مطالعات بین‌المللی، باید ١٠ درصد بودجه سلامت کشورها برای سلامت روان هزینه شود و در بدبینانه‌ترین شرایط، این رقم به ٥ درصد برسد در حالی که در ایران، این عدد حدود ٣ درصد است. اگر مداخله برای درمان برخی مهم‌ترین اختلالات روان مثل اختلالات اضطرابی شدید یا افسردگی، از سن کودکی آغاز نشود، مداخلات در سنین بالاتر، پاسخ لازم را نخواهد داشت و مدارس، مکان بسیار مناسبی برای آغاز غربالگری اختلالات روان، شناسایی و مداخله به موقع و آموزش مهارت‌های زندگی و روابط اجتماعی عاری از خشونت است. در بسیاری کشورها، زمان بستری بیماران در مراکز درمانی تا حد ممکن کاهش یافته تا سپری شدن دوره درمان در محیط خانواده، نقش خانواده را هم در بهبودی بیمار افزایش داده و به انگ‌زدایی از بیماری روانی کمک کند. در عین حال، با وجود آنکه ادعا درباره نقش مستقیم شرایط اقتصادی در بروز یا تشدید اختلالات روان دشوار است اما نتایج مطالعات، برای هریک از عوامل موثر در بروز اختلالات روانی سهمی در نظر گرفته و بنابراین، می‌پذیریم که فقر، بیکاری، فقدان مهارت ارتباطی،ژنتیک، سابقه اختلالات سایکوتیک در خانواده مثل سابقه خودکشی، فقدان مهارت فرزندپروری و حتی معلولیت فرزندان، می‌تواند عوامل خطر موثر در بروز و شیوع باشد. مجموع عوامل موثر در بروز اختلالات روان و همچنین آمار اختلالات روان، ضرورت سطح‌بندی خدمات سلامت روان، تسهیل دسترسی به مهم‌ترین خدمات سلامت روان، غربالگری زودهنگام اختلالات و آموزش عمومی اهمیت سلامت روان را پررنگ می‌کند.»

از سال‌های نخست دهه ٨٠، سازمان بهزیستی با ایجاد ستاد ساماندهی بیماران روانی مزمن و دعوت از فعالان بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری‌های موثر در حمایت و نگهداری از این بیماران، تلاش موثری داشت برای خدمت‌دهی به بیمارانی که به دلیل مزمن شدن علایم و عوارض بیماری و شدت گرفتن آسیب‌زایی بیماری برای خود و اطرافیان، از خانه و خانواده رانده شده و به خیابان‌ها پناه برده بودند. مشاهده زنان و مردانی که صرفا به دلیل روانپریشی بهبود نیافته، شب‌های سرد زمستان و روزهای گرم تابستان را با ظاهر مندرس و ژولیده و کثیف، گرسنه و تشنه در گوشه و کنار خیابان‌ها سر می‌کردند، از تصاویر رقت‌آور و فراموش‌نشدنی سال‌هایی است که جز معدود مراکز دولتی با ظرفیت اندک، هیچ پناهی برای بیماران روانی مزمن وجود نداشت آن هم در کشوری که روی کمربند حوادث طبیعی قرار گرفته بود و خاطره مردمش پر بود از آشوب روزهای سرنگونی یک رژیم و انقلاب برای روی کار آمدن حکومتی جدید و ٨ سال جنگ تحمیل شده و آوارگی.

امروز، مراکز متعددی در هر استان، پذیرای بیمارانی است که به علت شدت یافتن علایم بیماری، نام دیگری پیدا کرده اند؛ «مزمن‌ها.»
اما هرچقدر خاطرات ایرانی‌ها رنگارنگ است و هنوز تا اشباع شدن فاصله بسیار دارد، حجم حافظه‌شان بسیار اندک است. ایرانی‌ها این هشدار را به یاد نسپرده‌اند که نادیده گرفتن ساده‌ترین و نخستین نشانگان اختلالات روانی، می‌تواند به آنجا برسد که روزی، همسایه‌مان، قوم و خویش‌مان، خودمان هم در نوبت انتظار پذیرش یکی از مراکز نگهداری بیماران روانی مزمن ایستاده باشیم.

  • فاعزه صفایی
  • ۰
  • ۰

امروزه روان‌شناسی با همه جنبه‌های زندگی انسان در ارتباط است و هر اندازه که جامعه پیچیده‌تر می‌شود، روان‌شناسی نیز نقش مهم‌تری در حل مشکل‌ها برعهده می‌گیرد


 تا جایی که امروزه با تخصص‌های متنوع و متعددی در روان‌شناسی روبه‌رو هستیم: روان‌شناسی مهندسی، روان‌شناسی محیطی، روان‌شناسی قانونی و روان‌شناسی کامپیوتر.
البته در ایران بسیاری از حوزه‌های روان‌شناسی چندان شناخته‌شده نیستند و حتی تخصص‌های معروفی مانند روان‌شناسی بالینی یا تربیتی هم جایگاه واقعی خود را ندارند. علتش این است که بسیاری از موسسات از نقش متخصصان روان‌شناسی در پیشبرد امور اطلاع‌ زیادی ندارند. در این نوشته قصد داریم به علم روان‌شناسی و شاخه‌های مختلف آن و مقایسه روان‌شناسی و روان‌پزشکی بپردازیم.
در تمدن‌های اولیه در مصر و خاورمیانه تصور می‌شد که علت بیماری‌های روانی، نیروهای جادویی است و به همین علت جادوگران به درمان این افراد بیمار می‌پرداختند. آنها از مناسک جادویی برای کنترل این نیروها استفاده می‌کردند.
در تمدن یونان و روم، توصیف مشکلات روانی با فلسفه در آمیخته بود. بقراط، افلاطون و ارسطو نگاهی فلسفی به این موضوع داشتند و به‌هم‌خوردگی اخلاط چهارگانه را عامل آن می‌دانستند. در آن زمان مسوولیتی در قبال بیماران روانی وجود نداشت و در اغلب موارد این بیماران را در خانه محبوس می‌کردند یا آنها را به زنجیر می‌کشیدند.


تاریخچه روان‌پزشکی در ایران
 

در حالی که در اروپای قرون وسطی بیماران روانی را مامن شیاطین می‌دانستند و آنها را شکنجه می‌کردند تا ارواح را از بدنشان خارج کنند، در ایران بخشی از دارالشفاها به این بیماران اختصاص یافته بود. با ظهور ستارگانی در آسمان پزشکی دوران اسلامی در ایران مانند زکریای رازی، ابوعلی‌سینا و سیداسماعیل جرجانی، طب ایران به اوج ترقی رسید و پرچم‌دار جهان پزشکی شد. این بزرگان بیماری‌های روانی را ناشی از اختلال مزاج‌ها و اثر آنها بر مغز می‌دانستند. ابوعلی سینا از معروف‌ترین دانشمندان مسلمان، در کتاب قانون توضیحات زیادی درباره بیماری‌های روانی دارد و مبتلایان را بیمار می‌خواند.

روان‌شناس یا روان‌پزشک؟ مساله این است!
 

سوال اساسی که برای بسیاری افراد پیش می‌آید، این است که روان‌شناسی و روان‌پزشکی چه تفاوتی با یکدیگر دارند. این تفاوت باید شناخته شود چون عدم شناخت آن، بعضی‌ها را به بیراهه می‌کشاند. حتی بسیاری از افراد تحصیل‌کرده هم به طور دقیق از این اختلاف آگاه نیستند و در بسیاری از برنامه‌های رادیو و تلویزیون هم این 2 به اشتباه به جای همدیگر به کار می‌روند.
واقعیت این است که روان‌شناسی یک شاخه علمی از علوم انسانی است که هدفش مطالعه رفتار انسان است. به عبارت بهتر، روان‌شناسی مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهنی است. عمر این رشته نسبتا کوتاه است (کمی بیش از یک قرن) اما رشد بسیار چشم‌گیری داشته است؛ به حدی که بیش از 20 رشته تخصصی را شامل می‌شود. بعضی از رشته‌های آن شامل روان‌شناسی کودک، روان‌شناسی مدیریت، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی کودکان استثنایی، روان‌شناسی ورزش، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی صنعتی، روان‌شناسی سالمندی و... است که البته بسیاری از این رشته‌ها در کشور ما چندان شناخته‌شده نیستند. اما بعضی از آنها مانند روان‌شناسی بالینی را بیشتر مردم می‌شناسند.
روان‌‌شناسی بالینی را امروزه علم بهزیستی می‌خوانند. چون در این حوزه به انسان آموزش می‌دهند که چگونه فرض‌های غلط را در ذهن خود تصحیح کند و زندگی خوب و راحتی داشته باشد. در اصل در این روش علت بیماری روانی ریشه‌یابی می‌شود و با روش‌های مختلف مانند رفتاردرمانی بیمار را معالجه می‌کنند. علاوه بر این روان‌شناس، گاهی کار مشاوره هم انجام می‌دهد.
بررسی رشته‌های گوناگون در حوزه روان‌شناسی مشخص می‌کند که روان‌شناسی فقط مطالعه رفتارهای غیرعادی یا مرضی نیست. نقش روان‌شناس معمولا درمان بیماری‌هایی است که بیمار از آن رنج می‌برد و خودش از آن آگاه است و به دنبال درمان آن می‌گردد؛ مانند وسواس، افسردگی و اضطراب. کلمه روان‌شناسی نباید جنون را به ذهن بیاورد. حتی بیماری‌هایی که در روان‌شناسی بالینی قابل درمان هستند، شامل بیماری‌های شدید روانی مانند روان‌پریشی یا سایکوز یا جنون نمی‌شوند و روان‌شناسی نقش چندانی در درمان این اختلالات ایفا نمی‌کند. برای درمان چنین بیماری‌هایی می‌توان از رویکردهای متفاوتی استفاده کرد مانند روانکاوی، شناخت درمانی و رفتاردرمانی.
در بیماری‌های شدید روانی (مانند سایکوز) بیمار معمولا بیماری خود را قبول ندارد و نسبت به درمان مقاومت نشان می‌دهد. بیماری‌هایی مانند اسکیزوفرنی، مانیا (شیدایی) و سایکوز از جمله بیماری‌های شدید روانی و همراه با توهم و رفتارهای غیرعادی هستند. چنین بیمارانی به طور اختصاصی توسط روان‌پزشک درمان می‌شوند؛ نه روان‌شناس. روان‌پزشک فردی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خود را در رشته روان‌پزشکی یا اعصاب و روان گذرانده است. چنین پزشکی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها ملزم به تجویز دارو است. البته احتمال دارد که بسته به نوع بیماری، از رفتار درمانی، روان‌درمانی یا الکتروشوک هم استفاده کند.
در بعضی موارد، برای درمان بعضی بیماران مانند بیماران افسرده یا وسواسی، نیاز است که روان‌شناس بالینی در کنار روان‌پزشک با هم به درمان بیماری بپردازند. نکته مهم این است که روان‌شناسان اصلا مجاز به تجویز دارو نیستند.

روانکاوی یعنی چه؟
 

روانکاوی یکی از رویکردهای علم روان‌شناسی است که توسط «فروید» پایه‌گذاری شد. شناخت او از ذهن بر پایه روش‌های تفسیری و درون‌گرایی است. تئوری‌های او بسیار مشهور شدند و دلیل آن احتمالا درگیر بودن تئوری‌های او با موضوعاتی مانند جنسیت و سرکوب است. در آن زمان، این مسایل از موضوعات ممنوعه به حساب می‌آمدند. امروزه تئوری‌های فروید چندان مورد توجه نیستند اما همین تئوری‌ها در تبدیل علم روان‌شناسی به یک موضوع بالینی بسیار تاثیرگذار بودند. روانکاو، در واقع، یک روان‌شناس است که برای درمان بیمار خود از رویکرد روانکاوی استفاده می‌کند. در روانکاوی، فرض بر این است که ریشه بیماری‌هایی مانند اضطراب و افسردگی در تجربیات دوران کودکی نهفته است که به صورت ناخودآگاه درآمده‌اند. روانکاوان با اعتقاد به اینکه بیشتر رفتارهای انسان از روی ناخودآگاهی است با روش‌هایی سعی در شناسایی این عوامل دارند تا با شناساندن آنها به بیمار، ناراحتی‌ها را رفع کنند.
نظر روان‌پزشک/ دکتر محمدرضا خدایی، روان‌پزشک

ما همه در یک تیم هستیم
 

رواج مشکل‌های عاطفی و اقتصادی مانند بیکاری و بسیاری مسایل دیگر در زندگی امروز، باعث شده که افراد در بعضی مواقع نتوانند بر این مسایل غلبه کنند و در نتیجه دچار تعارض و ناکامی شوند. این فشارهای روانی می‌تواند سلامت جسم و روان را تهدید کند.
از آنجا که بسیاری بیماری‌های جسمی تحت‌تاثیر عوامل روانی بروز می‌کنند، لازم است مردم در هر طبقه اجتماعی و اقتصادی‌ای که هستند برای حل این مشکل‌ها، قبل از اینکه شدت یابند و سبب بیماری شوند، با کارشناسان فن مشورت کنند. همه اعضای تیم بهداشت روان، درصدد ارتقای سطح بهداشت روان افراد و توانمندسازی آنها مانند یک زنجیره به هم پیوسته هستند و هر گروهی با شرح وظایفی مشخص این هدف مشترک را دنبال می‌کنند. روان‌پزشک، روان‌شناس، مددکار، روان پرستار و کار درمان جدای از هم نیستند بلکه اعضای این تیم‌اند. تلاش‌های زیادی که در سال‌های اخیر برای انگ‌زدایی از بیماران روانی صورت گرفته باعث شده امروزه مردم بدون ترس از نگاه دیگران داوطلب مراجعه به مراکز مختلف مشاوره و روان‌پزشکی شوند اما مساله دیگری که مطرح می‌شود این است که بسیاری از مردم با شرح وظایف هر یک از این گروه‌ها آشنایی نشدارند و بنابراین نمی‌دانند چه زمانی باید به روان‌پزشک مراجعه کنند یا از روان‌شناس و دیگر اعضای گروه تیم درمانی بهره بگیرند. روان‌پزشک، فردی است که پس از اتمام دوره پزشکی، مانند هر پزشک دیگر که برای تخصص خاصی امتحان می‌دهد و چشم‌پزشکی، جراحی یا دیگر تخصص‌ها را برمی‌گزیند، با انتخاب تخصص اعصاب و روان یا همان روان‌پزشکی می‌تواند بسته به نیازی که فرد مراجعه‌کننده دارد از روش‌های دارودرمانی، روان‌درمانی، گروه‌درمانی، رفتاردرمانی و... برای او استفاده کند. پس، از آنجا که روان‌پزشک تاثیر متقابل بیماری‌های جسمی و بیماری‌های روانی را می‌شناسد حتی می‌تواند در تشخیص بیماری‌های جسمی که موجب بروز انواع اختلال‌های روانی می‌شود به افراد کمک کند. شما هرگاه دچار تغییرهای خلق و هیجانات شده باشید، هر گاه اضطراب و افسردگی پیدا کنید و این تغییرات عملکرد زندگی شما را مختل کند و در کار و شغل و روابط بین فردی‌تان اثر بگذارد، می‌توانید از روان‌پزشک کمک بگیرید. همان‌طور که اشاره شد، چون روان‌پزشک دید جامعه‌نگری به شما دارد، از نظر جسمی و روانی ارزیابی‌تان می‌کند و در کنار این مشاوره‌ها و بررسی‌ها، تشخیص و درمان را انجام می‌دهد. گاهی اوقات، شما بیماری یا اختلالی ندارید اما لازم دارید در مورد برخی مسایل مثل تحصیل، مشکلات تربیتی کودک، ازدواج و... در وضعیت عادی و سلامت، آموزش‌هایی ببینید. در اینجا روان‌شناس که از ارکان مهم بهداشت روان است، می‌تواند در پیشگیری از بروز مشکل و بیماریابی به شما کمک کند. چگونگی تنظیم رفتارها و حفظ هماهنگی و تعادل با محیط، بر عهده روان‌شناس است. لازم است بدانید در بحث بیماری‌ها و درمان اختلال‌های روانی، روان‌پزشک به عنوان سرپرست این تیم تلقی می‌شود.

روانپزشکان به تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری از اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی می پردازند.

به عبارت دیگر روانپزشک،  (Psychiatrist) پزشکی است که متخصص تشخیص و درمان بیماری های روانی یا روان درمانی می باشد.  
همه روانپزشکان برای سنجش و درمان بیماری های روانی آموزش می بینند. روانپزشکان و متخصصان بهداشت روانی تنها کسانی هستند که مرجعیت تجویز دارو برای درمان بیماری های روانی را دارند. برخی از روانپزشکان متخصص در کمک به گروه سنی ویژه ای می باشند، مانند روانپزشک کودکان، که درمان گروه سنی کودکان یا نوجوانان را بر عهده دارند.


تفاوت روانشناس، مشاور و روانپزشک

برخی از مردم گاهى روانپزشک را با روانکاو و روان شناس و یا مشاور اشتباه می گیرند. از نظر تحصیلی و فرایند آموزشی روان‌پزشک پیش از روانپزشک شدن باید از دانشکده پزشکى فارغ‌التحصیل شده و مدرک دکتری عمومی اخذ نموده و سپس آموزش بیماری های روانی را دیده و متخصص روانپزشک شود اما روانشناس و مشاور در رشته روانشناسی ابتدا نسبت به دریافت مدرک کارشناسی و سپس در مراحل بعدی کارشناسی ارشد و یا دکتری اقدام می کنند.

اما از نظر کار و وظیفه ای که هر یک از این متخصص ها انجام می دهند نظر دکتر غلامرضا میرسپاسی، نایب‌رئیس انجمن روانپزشکان ایران و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران را مرور می کنیم :

 

" وقتی یک فرد با مشکلی برخورد می‌کند (مثلا یک مشکل تربیتی با فرزندش) ابتدا از یک دوست یا بزرگ‌تر نظرخواهی می‌کند و آن دوست بر اساس تجربه‌های محدودش نقطه نظراتی را مطرح می‌کند که می‌تواند مفید باشد یا نباشد. پس از آن، اگر فرد از آگاهی و بینش بهتری برخوردار باشد، به جای رفتن سراغ اعمال مضحک (مثل کف‌بینی و طالع‌بینی) سراغ اهل‌ فن می‌رود و مثلا سعی می‌کند با خواندن کتاب یا مقاله، مشکلاتش را حل کند. به طور مثال، در زمینه تربیت کودکان کتابی مطالعه می‌کند؛ و البته معمولا آن کتاب، کامل نیست و به طور اختصاصی برای ما تدوین نشده. در گام بعدی، فرد با یک مشاور تماس می‌گیرد؛ البته مشاوره تلفنی می‌تواند راهکار مفیدی باشد ولی چون تماس چهره به چهره وجود ندارد، احساس خوبی نیز تجربه نمی‌شود و معمولا کلی‌گویی‌هایی صورت می‌گیرد. از این‌رو فرد، قدم بعدی را برای رفتن نزد یک مشاور برخواهد داشت. مشاور هم سعی می‌کند راهکارهایی ارایه دهد و در صورتی که مشکل همچنان باقی بود فرد باید از یک روان‌شناس بهره بگیرید تا با بررسی مسایل و مشکلات و توانایی‌های منحصر به فرد او کاری ‌کند که بتواند راه‌ ساده‌‌ای را در زندگی‌ انتخاب کند.

 حال پس از بررسی‌های همه ‌جانبه روان‌شناسی و ارایه راهکار‌های مناسب فرد متوجه شود که جایی از مغزش دچار مشکل شده‌ است. حالا باید نزد روان‌پزشک رفته تا با دریافت داروهای خاصی تنظیم هورمونی وضعیت عادی خود را به دست آورد و یا از یک متخصص مغز و اعصاب بخواهد او را معاینه کرده و در صورت لزوم، عمل جراحی انجام دهد تا فرد بتواند دوباره به روان‌شناس خود مراجعه کند.
"


آمار و ارقام و مشکلات موجود

 آمارها حاکی از آن است که 10 تا 14 میلیون نفر از مردم ایران حداقل یک بار در عمر خود مسائل روانی را به نوعی تجربه کرده‌اند. علی معین، رئیس کرسی یونسکو می‌گوید: براساس آمار سازمان WHO از هر 4 نفر در خانواده حداقل یک نفر دچار اختلالات روانپزشکی هستند و اعضای خانواده‌ها نیز معمولاً درگیر مشکلات بیماران می‌شوند.

اما علاوه بر مشکلات فرهنگی که در این زمینه در کشور وجود دارد و بیمار را از مراجعه به روانپزشک باز می دارد یکی دیگر از مشکلاتی که حوزه درمان‌های روانپزشکی با آن مواجه است، طولانی شدن مدت درمان‌هاست که در خیلی موارد باعث می‌شود بیماران درمان را رها کنند. کارشناسان اذعان دارند اغلب داروهای روانپزشکی تحت پوشش بیمه هستند ولی درمان‌های غیردارویی تحت پوشش بیمه نیستند و گاهی تصور می‌شود که جلسات غیردارویی که درمان بیمارهای روانی در آن اتفاق می‌افتد تنها گفت‌وگوی بین پزشک و بیمار است. در حالی که در این جلسات درمان صورت می‌گیرد. متاسفانه این جلسات غیردارویی که برای درمان بیماران صورت می‌گیرد هزینه‌های بالایی دارد که تحت پوشش بیمه‌ها نیستن

وظایف و مسئولیت های روانپزشک

  • ارزیابی وضعیت ذهنی و فیزیکی بیماران برای تعیین ماهیت و حد اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی

  • ارزیابی تاریخچه و سوابق پزشکی و روانپزشکی بیماران به منظور تشخیص بهتر بیماری و امکان تجویز بهترین درمان

  • انجام تست های مختلف برای تشخیص بیماری و یافتن بهترین راه درمان

  • تجویز دارو و برگزاری جلسات درمانی لازم تا بهبودی بیمار

  • همکاری با سایر متخصصان از جمله پزشکان، روانشناسان و... برای درمان همه جانبه بیمار تا رسیدن به بهبودی کامل او

 
 

دانش و مهارت های مورد نیاز

  • علاقه زیاد به دیگران و حل مشکلات آنها زیرا در صورت عدم علاقه مندی روانپزشک به انسان ها نمی تواند شنونده خوبی برای آنها بوده و با

  • ثبات عاطفی زیرا بسیاری از مراجعین روانپزشکان دچار اختلالات روحی و روانی هستند و از مشکلات روحی رنج می برند و نیاز است روانپزشک از ثبات روحی بالایی برخوردار باشد تا بتواند به دور از احساسات تصمیمی منطقی اتخاد نماید

  • داشتن صبر و حوصله برای گوش کردن به صحبت های بیماران و آرامش دادن به آنها

  • رازداری -  زیرا گاهی اوقات بیماران مجبور می شوند برای مداوا خصوصی ترین مسایل زندگی خود را با روانپزشک درمیان گذارند و در صورت عدم اطمینان از رازداری پزشک خود عمل تشخیص و درمان با موفقیت انجام نخواهد شد.

  • مهارت های ارتباطی عالی به منظور تأثیر گذاری بر بیماران

  • مهارت شنیداری و گفتاری خوب

  • قدرت تصمیم گیری به منظور اتخاذ تصمیم مناسب و صحیح به دور از احساسات و مسایل غیر تخصصی

  • توان حل مساله برای حل مسایل و مشکلات بیماران

 

تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل روانپزشکی

فارغ التحصیلان رشته پزشکی که دوره تخصصی روانپزشکی را گذرانده اند، می توانند وارد این شغل شوند.

 

فرصت های شغلی و بازار کار روانپزشکی

روانپزشک - مسیر ایرانیعلی رغم اینکه در ایران آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد اما می توان پیش بینی کرد به دلیل رشد فرهنگ مردم در خصوص روش صحیح مواجه شدن با بیماری های روانی و مراجعه به پزشک متخصص برای تشخیص و درمان آنها در آینده رشد اشتغال در این حوزه از میانگین مشاغل بیشتر باشد. 
 
همچنین به دلیل افزایش اختلالات و بیماری های روانی در سال های اخیر به دلیل رشد زندگی شهرنشینی و افزایش استرس، افسردگی و سایر بیماری های مرتبط با این موضوع و نیز با گسترش بخش های نادرست فرهنگ غربی بین خیلی از ایرانی ها و افزایش مشکلات خانوادگی و میان فردی در سال های اخیر پیش بینی می شود نیاز نسل جدید به روانپزشکان در سالهای پیش رو به شکل فراینده ای رشد خواهد داشد.


روانپزشکان می توانند در مراکز بهداشتی و درمانی، مراکز روانپزشکی، کلینیک های روان‌شناسی و روان‌پزشکی دولتی و خصوصی، مدارس و دانشگاه ها و سایر سازمان هایی که به تخصص آنها نیاز دارند، مشغول به کار شوند.
 
آنها همچنین می توانند به صورت مستقل کار کرده و مطب شخصی داشته باشند.

وضعیت استخدام این شغل در برخی کشورهای جهان به شرح زیر است :

استرالیا - در بازه زمانی 5 سال گذشته میزان استخدام در این شغل رشد 36.4 درصدی داشته و رشد محدود در آینده برای آن پیش بینی شده است.
 

 

میزان درآمد روانپزشک

درآمد روانپزشکان در ایران به طور کامل مشخص نیست. اما آنچه مسلم است تا کنون جایگاه این تخصص در بین مردم مشخص نشده و بسیاری از بیماران روانی که درجه ناراحتی روحی آنها خفیف است از مراجعه به روانپزشکان خودداری می کنند. پیش بینی می شود در آینده با افزایش مراجعین به روانپزشکان، سطح درآمد این گروه از افراد نسبت به این زمان افزایش یابد.

درآمد روانپزشک در برخی از کشورهای جهان عبارتند از :

آمریکا - متوسط درآمد سالانه این شغل مطابق با آخرین آمارها در سال 2013، 170.200 دلار بوده است.

استرالیا - متوسط درآمد سالانه روانپزشکان 96.000 دلار (قبل از کسر مالیات) می باشد

  • فاعزه صفایی